- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
در حالی که حذف سرخابی از لیگ قهرمانان آسیا مسجل شده بود اما عده ای سعی داشتند با خرید زمان از شوک خبر بکاهند و با دادن وعده و وعید از عمق فاجعه کم کنند، سرانجام روز گذشته با اعلام رسمی کنفدراسیون فوتبال آسیا مشخص شد تیمهای استقلال، پرسپولیس و گل گهر سیرجان شرایط حضور در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ آسیا را ندارند. به این ترتیب در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ و از ایران تنها سپاهان و فولاد خوزستان حضور خواهند داشت که سپاهان به طور مستقیم وارد مسابقات خواهد شد و برنامه پلی آف هم پس از حذف پرسپولیس و استقلال تغییر کرد. کنفدراسیون فوتبال آسیا چندی پیش به سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و گل گهر به دلیل نداشتن مجوز حرفهای هشدارهای لازم را داده بود تا نواقص خود را رفع کنند. میزان بالای این نواقص به حدی بود که ظاهراً حتی با رایزنیهای دولت و وزارت ورزش هم کنفدراسیون فوتبال آسیا راضی به صدور مجوز حرفهای نشده است. جدای از دلایل اصلی مانند مالکیت مشترک سرخابی دلایل زیادی برای حذف سرخابی اعلام شده و جالب است بدانید که حتی دوش های رختکن های ورزشگاه آزادی هم یکی از آن دلایل بوده! طبق مقررات تعداد دوش های رختکن ها باید 11 عدد باشد در حالی که تعداد دوش های رختکن های ورزشگاه آزادی 4 عدد است! یکی دیگر از موارد ذکر شده برای حذف سرخابی عدم تسویه حساب باشگاه پرسپولیس با گابریل کالدرون تا پیش از 10 شهریور آخرین مهلت ارسال مدارک مجوز حرفه ای بوده است! بر اساس رای دادگاه عالی ورزش 18 خرداد آخرین مهلت برای تسویه حساب با گابریل کالدرون سرمربی سابق و آرژانتینی پرسپولیس بوده اما طلب او به تازگی پرداخت شده است یعنی بسیار دیرتر از موعد مقرر و آخرین مهلت ارسال مدارک به کنفدراسیون فوتبال آسیا. از این گونه بسیار بوده است به طور مثال در مدارک ارسالی پرسپولیس به کنفدراسیون فوتبال آسیا مواردی از این دست دیده می شود: ارسال برخی مدارک بدون ترجمه، بارگذاری غلط برخی از مدارک، بارگذاری سند مالکیت باشگاه به اشتباه(اظهارنامه مالیاتی به عنوان سند باشگاه ارسال شده است)، فتوشاپ در بخش قرارداد افسر امنیتی، ارسال قرارداد بازیکنان بدون ترجمه و... البته حذف پرسپولیس و استقلال به محرومیت آن ها از حضور در فصل 2022 لیگ قهرمانان آسیا محدود نخواهد شد و به احتمال زیاد جرایم مالی سنگین و محرومیت از حضور در فصل 2023 یا فصل های دیگر هم شامل سرخابی خواهند شد و در این میان فدراسیون فوتبال ایران هم به عنوان متولی این دو باشگاه و همکاری در سندسازی با جرایم سنگینی مواجه خواهد شد.
حذف غول ها اتفاق جدیدی نیست!
البته حذف تیم ها از لیگ قهرمانان، اتفاق جدید و تازهای در فوتبال آسیا نیست. بارها شاهد این قضیه بودهایم که باشگاههای مختلف آسیایی از کشورهایی نظیر ژاپن، عربستان و ... در به دست آوردن مجوز حرفهای ناکام بودند و حتی از مسابقات حذف هم شدند، ولی با حل مشکلات به صورت ریشهای و در کمال صداقت به مسیر حرفهای بازگشتند. میتوان از این شکست درس گرفت و به سمت موفقیت حرکت کرد. میتوان با صداقت مشکلات استقلال و پرسپولیس چه در بحث مالکیت و چه در ماجراهای مالی را مرتفع کرد تا دیگر چنین بحرانی گریبانگیر ۲ باشگاه مردمی و پرطرفدار نشود. در سال ۲۰۱۸، ۲ باشگاه النصر و الاتحاد عربستان به دلیل صادر نشدن مجوز حرفهای از لیگ قهرمانان آسیا حذف شدند. النصر در سال ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ تا نزدیکیهای فینال پیش رفت. سوریه تا سال قبل نمایندهای در لیگ قهرمانانِ چند سال گذشته نداشت ولی حالا نمایندهاش توانسته مجوز حرفهای را کسب کند. در همین فصل چند کشور دیگر از جمله ترکمنستان، عراق، اردن و عربستان نمایندگانی داشتند که نتوانستند مجوز حرفهای را کسب کنند، اما تاریخ نشان میدهد که این باشگاهها توانستند مشکلات را خیلی سریع رفع و رجوع کنند و برای فصل بعد بدون مشکل به مسابقات ورود کنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاید برای شما هم مانند ما تصور پراید با سیستم رمز برای روشن شدن، کیلومتر دیجیتال یا آبسردکن و دیگر آپشنها، قبل از دیدن ویدئو های «عمیدعلی میر» در شبکه های اجتماعی محال بود اما کافی است هشتگ پراید سورنا را در فضای مجازی دنبال کنید تا با ویدئو کلیپ های عمیدعلی آشنا شوید و این امرمحال را به عینه ببینید. این پراید که در فضای مجازی هم غوغایی به پا کرده، به دست جوانی از دیار سیستان و بلوچستان به جدیدترین آپشن های روز یا ابتکاری خودش مجهز شده است. این جوان مبتکر که به دنبال علاقه خود رفته، در این ویدئو ها سعی میکند با لهجه شیرین دیارش به توضیح آپشن های نصب شده روی خودروی شخصیاش که آن را سورنا مینامد اما مردم به آن لقب سانتافه دادهاند، بپردازد. با او در این پرونده زندگی سلام همراه شدیم تا راجع به شرایط کار و ایدههایش بیشتر آشنا شویم.
در کودکی ماشین کنترلی ساختم
علاقه «عمیدعلی» 34 ساله به ساخت چنین وسایلی از همان دوران کودکی شکل گرفته است. او در توضیح این اتفاق میگوید: «در دوران کودکی یک ماشین کنترلی ساختم. آن زمان در زابل تجهیزات کافی نبود و من به اجبار برای تهیه تجهیزات مد نظرم به مشهد سفر میکردم و بعد از آن هم به دلیل آشنایی که در آن شهر داشتم، همان جا مشغول کار در قسمت برق ساختمان شدم. سال های آخر کارم در مشهد، بحث هوشمند سازی در ساختمان مطرح بود. من به این بخش علاقه مند شدم، به خصوص وقتی که مثلا با یک دکمه از داخل تبلت میتوانید نور داخل اتاق را کنترل کنید. این شد تا برخلاف دیپلم حسابداری که در دبیرستان گرفتم، از طریق فیلم، کتاب و به صورت خودآموز شروع به یادگیری کردم. این را هم بگویم که یک دورهای در مشهد برای کسب درآمد، در چهارراهها تراکت پخش میکردم اما هیچ وقت هدفم را فراموش نکردم».
بعد از دزدیده شدن پرایدم
برای استارتش رمز گذاشتم
با شروع آشنایی با بحث هوشمند سازی، عمیدعلی سعی میکند این علاقه را به خودرو پیوند بزند. او در این باره میگوید: «همزمانی آشنایی و علاقه من به هوشمند سازی با خرید خودروی پراید، باعث شد به فکر ارتقای امنیت و امکانات آن بیفتم. البته باید این را هم بگویم که در همین مشهد خودروی من را دزدیده بودند که یک هفته بعد پیدا شد. پس تصمیم گرفتم برای استارت خودروام رمز بگذارم تا اگر درهایش هم باز شد، لااقل نتوانند خودرو را روشن کنند. بعد از این به سرم زد تا سیستم قفل کارتی هتلها را به خودرو اضافه کنم. اگر دقت کرده باشید این مدل کارت فقط در را باز میکند و آن را قفل نمیکند اما با دستگاه من نه تنها میتوانید قفل کنید بلکه با نگاه داشتن آن میتوانید در صندوق عقب را هم باز کنید».
ایدههای ذهن من بیشتر خدادادی هستند
«نمونه ایدههای من در بازار نبود تا به قول معروف بتوانم کپی کنم بنابراین مجبور شدم دست تنها هم برنامه نویسی، هم طراحی و هم ساختش را انجام دهم». عمیدعلی با گفتن این نکته به سراغ مهم ترین اختراعش میرود و میگوید:«ایدههایی که در ذهنم شکل میگیرد، بیشتر خدادادی است و من فقط برای این که اتفاق بیفتد تلاش میکنم. مثلا برای من همیشه سوال بوده است که چرا کیلومتر خودرو از ساعتی/ عقربهای تبدیل به عدد نمیشود. بعد با کلی تحقیق برنامهاش را گیر آوردم و در مدت حدود سه ماه تغییرات لازم را پیاده کردم. خیلی سخت بود و من در این مسیر با کلی شکست و همخوانی نداشتن کیلومتر با خودرو و ... روبهرو بودم. بعد از این کار سعی کردم سیستم پیامکی خودرو را راهاندازی کنم. این سیستم برخلاف مدل خارجیاش که با دکمههایی مثل on/off کار میکند، فارسی است. مثلا شما در خانه میتوانید از طریق پیام دادن بدون باز شدن در خودرو، خودرو را روشن کنید».
سخنگوی خودروی من
با لهجه حرف میزند
اما خلاقیت عمیدعلی به همین جا محدود نمیشود. او درخصوص سخنگوی خودرویی که ساخته است ،میگوید: « بعد ازآشنایی با سیستم سخنگوی سمند، تصمیم گرفتم این سیستم را اضافه کنم اما بعدش با خودم گفتم خب چرا فقط فارسی صحبت کند؟ چرا انگلیسی و عربی و حتی لهجه شیرازی یا زابلی نتواند صحبت کند؟ پس برای تنوع و جذابیت بیشتر این زبانها و لهجهها حتی قابلیت اعلام روشن و خاموش شدن خودرو را هم اضافه کردم. قابلیت دیگری که حتی در ماشین های خارجی هم تا حالا نبوده این است که اگر کمربند خودرو یا مانتو و چادر لای در خودرو باشد، تشخیص می دهد که لای کدام در گیر کرده است».
برای خرید قطعه های یک پروژه قید خرید مرغ را زدم!
عمیدعلی درباره هزینه پروژه های خود و سختی تامین هزینههای آن میگوید: «همان طور که در بقیه مصاحبهها گفتم، از روز اول همه هزینهها برعهده خودم بوده است. حتی برای پروژه کیلومتر دیجیتال و از آن جا که به علت این که تکی یا نمونه بود، چیزی حدود 3 میلیون تومان هزینه برد و من برای تامین این هزینه مجبور شدم لپ تاپی را که تازه خریده بودم و هنوز قسطهایش تمام نشده بود ، بفروشم. من برای این کار حتی از نان شب هم برای خرید تجهیزات و ادامه پروژه مد نظرم زدم، مثلا یک بار بین خرید مرغ و خرید یک قطعه که حدود 40 هزار تومان بیشتر قیمت نداشت، مانده بودم. در آن جا قطعه را خریدم هرچند با این کار مجبور شدم یک هفته مرغ نخورم. جالب است که آن قطعه هم کار نکرد».
نه تنها حمایت نشدم
بلکه مسخره هم شدم
اختراعات عمید علی تنها به خودرو و سیستمهای آن مربوط نمیشود. او درباره اختراع جالب خود و ثبت آن میگوید: «شاید خندهدار باشد اما به دلیل مصرف زیاد چای به این فکر افتادم تا یک سماور هوشمند با توانایی آب کردن خودکار، تشخیص لحظه به جوش آمدن یا خاموش و روشن کردن اتوماتیک بسازم تا همیشه چای آماده باشد. البته من هیچ ادعایی ندارم. قطعا بهتر از من در همین ایران هستند که شاید نتوانستند مثل من از شام شب برای هدف خودشان بزنند یا حتی معروف نشدهاند. در خارج از ایران اگر شما طرحی حتی روی کاغذ داشته باشید به شما بها میدهند اما در این جا که طرح ساخته میشود، نه تنها حمایت نمیکنند، بلکه مسخره هم میکنند. مثلا من برای ثبت اختراع همین سماور کلی دردسر کشیدم. از شایعات مبنی بر دزدیدن طرح که بگذریم، اداره ثبت اختراع با کلی سوالهای تخصصی، ثبت اختراع را سخت کرده بود. در این میان شرکت های خصوصی هم برای ثبت هر اختراع 15 میلیون میگیرند. خب من با ثبت 10 اختراع باید چیزی حدود 150 میلیون برای یک تکه کاغذ می پرداختم».
خودرو ساز بزرگ
برای من کاری نکرد
عمیدعلی که حسابی از یک شرکت خودرو ساز داخلی گلهمند است، از پیشنهاد این خودروسازی میگوید: «یک بار با من تماس گرفتند، جالب است بدانید که اول ادعا کردند که این آپشن هایی که اضافه کردم در خود کامپیوتر خودرو هست که من با دلیل ثابت کردم که ربطی ندارد. بعد هم که از مدرک دیپلم من باخبر شدند با بیاحترامی گفتند به شما چه ربطی دارد که در این حوزه کار میکنید. وقتی در جواب از علاقهام به این کار گفتم من را به تهران دعوت کردند. من هم در جواب گفتم شما از پشت تلفن این طور برخورد میکنید، اگر بیایم تهران چه میکنید. در ضمن آن زمان هم شروع اولین محدودیت های کرونایی و بسته شدن جادهها در ایران بود، این مدیر خودرو سازی حتی پیشنهاد صدور مجوز تردد یا دسترسی به وسیله نقلیه یا حتی هواپیما را به من نداد. این رفتار درست برخلاف شرکت های خصوصی بود که با روی باز مشتاق دیدار من بودند و از پیشنهاد همکاری و سرمایهگذاری حرف میزدند. حال آن که آن شرکت معروف بعد از آن هم دیگر تماس نگرفت».
میخواهم آپشن تاچ را به شیشههای خودرو اضافه کنم
گویا ذهن و آینده عمیدعلی مملو از ایده های ناب است. او در این باره میگوید: «یک ماه پیش در یزد طرحی را مطرح کردم که حائز مقام سوم شد. این طرح ساخت دستگاهی بود که در زمان روشن بودن خودرو مانع استارت زدن مجدد آن میشود. در یک طرح دیگر هم قرار است یک پرده برقی اتومات که به وسیله دکمه باز و بسته میشود به صندلی عقب اضافه کنم. طرح زیاد است مثلا برقی کردن شیشههای عقب پراید که کاری ندارد یا طرح یک دستگاه دیگر که شیشههای خودرو مثل تاچ گوشی قابلیت لمس و باز شدن رمز را داشته باشد. یا در یک طرح دیگر قصد دارم مانند خودروی رولز رویس طوری طراحی کنم تا آرم خودرو به داخل برود. در آخر هم باید بگویم چیزهای دیگری هم هست اما خب دستم خالی است، مثلا راهنمایی طراح کردم که در هنگام استفاده در جای کیلومتر خودرو شما میتوانید دوربین سمتی را که راهنما میزند، ببینید».
مردم همیشه از من
حمایت کردهاند
عمیدعلی در خصوص حمایت مردم و پیشنهادهایی که به او شده است هم حرفهای جالبی میزند: «مردم واقعا به من لطف دارند و همیشه من را حمایت کردهاند. حالا هم منتظرند تا محصولات خودم را در بازار عرضه کنم تا بخرند. از آن جا که بیشتر مردم ما پراید دارند و خب این خودرو مخصوص قشر ضعیف هم است، میتواند خیلی به آنها کمک کند. مثلا همین قیمت محافظ استارت که حدود 300 هزار تومان میشود، از خسارت میلیونی استارت و گیربکس جلوگیری می کند و باعث بالا رفتن عمر آن میشود. یک مشکل هم برای شراکت این است که شریک باعث بالا رفتن قیمت و فشار به مردم است. یک بار در یک ویدئو گفتم 100 میلیون میخواهم، خیلیها گفتند خودرو و زمین خودمان را میفروشیم و کمک میکنیم اما هنوز به جمع بندی برای این کار نرسیدم».
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شاید هنوز و با گذشت صرفا حدود 5 ماه از فعالیت دولت سیزدهم نتوان قضاوت قطعی درباره وزیران و مردان جدید عرصه اجرایی کشور داشت اما با گذشت همین مدت ضعفها و کاستی های برخی افراد مشخص شده است و می توان با شناخت این ضعف ها به سمت اصلاح آنان حرکت کرد.هر دولتی در بدو ورود مجموعهای از چشم اندازها و افقهای آینده را مطرح میکند.برای رسیدن به این افق ها مجموعه ای از برنامه ها و طرح ها مطرح میشود و مبنای کار هر دستگاه قرار می گیرد. در صورتی که افق ترسیم شده بلندپروازانه و غیرواقعی باشد، این طرح ها و برنامه ها به سمت شعاری شدن حرکت میکند و عملا به جای برنامه ای برای بهبود کشور شاهد مجموعه ای از شعارها برای رسیدن به افقی بلندپروازانه خواهیم بود.پیشتر گفتیم که دولت ها در بدو فعالیت چشم اندازهایی را ترسیم می کنند. انتظار می رود که این چشم اندازها در بدو فعالیت از سوی نهادهای نظارتی هم در راس دولت و هم در مجلس به دقت رصد شود و مواردی که شعاری است تعدیل شود و حتی قضاوت درباره وزیر یا مدیر مربوط براساس شعاری بودن یا واقعی بودن برنامه ها شکل گیرد.به طور مشخص طی روزهای اخیر گزارش مرکز آمار از وضعیت بازار کار نشان داد که تعداد شاغلان کشور در پاییز امسال نسبت به تابستان حدود 130 هزار نفر افزایش یافته است. این در حالی است که اواخر تابستان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از هدف گذاری ایجاد یک میلیون و 850 هزار شغل تا پایان سال آینده (طی 18 ماه) خبر داده بود. همچنین وی هفته گذشته در صحن علنی مجلس در پاسخ به سوال یکی از نمایندگان از ایجاد 217 هزار شغل طی 3 ماه اخیر خبر داده بود. با مطابقت دادن این دو آمار می توان نتیجه گرفت که آمار اعلام شده از سوی وزیر با آمار رسمی کشور مطابقت ندارد. حتی اگر فرض بر این باشد که شغل ایجاد شده و تغییر تعداد شاغلان لزوما یکی نیست اما باز هم بحث بر سر این است که آمار دادن از ایجاد اشتغال به منزله حفظ مشاغل جدید و همزمان جلوگیری از ریزش شغل است و از این منظر آمار آقای عبدالملکی به نظر می رسد غیرواقعی است. همچنین هدف گذاری ایجاد یک میلیون و 850 هزار شغل تا پایان سال 1401 نیز سخت و بلندپروازانه به نظر می رسد.نمونه دیگر تحولات صنعت خودرو است. وزیر صمت علاوه بر وعده های دیگر با وعده رساندن آمار تولید خودرو طی امسال به یک میلیون دستگاه رای اعتماد گرفت و در این مسیر، افزایش قیمت خودرو برای تزریق منابع به خودروسازان اگر چه با تاخیر اما در نهایت محقق شد ، آمارها نشان می دهد که خودروسازان طی ۹ ماهه امسال در مجموع ۶۲۸ هزار و ۵۴۷ دستگاه انواع محصولات سواری تولید کردهاند که در مقایسه با مدت زمان مشابه سال گذشته، رشد بیش از 7 درصدی را نشان می دهد. تولید 628 هزار دستگاه در 9 ماهه امسال نشان می دهد که روند رسیدن به رقم تولید یک میلیون دستگاه خودرو تا پایان سال با وجود وعده وزیر صمت در ایام رای اعتماد قابل تحقق نیست . آن هم در شرایطی که تعداد خودروهای ناقص افزایش یافته و براساس اعلام معاون سازمان بازرسی به 174 هزار دستگاه رسیده است. این اتفاقات نشان می دهد که روند افزایش تولید در صنعت خودرو به آن سرعت که آقای فاطمی امین تصویر کرده است، قابل تحقق نیست.رئیس جمهور چند روز قبل خطاب به وزیران و مسئولان تاکید کرد : «دولت سیزدهم باید صادقالوعد باشد و وعدهای ندهیم که نتوانیم به آن عمل کنیم.» توصیه دقیقی که قطعا باید از سوی مسئولان اجرایی مورد توجه قرار گیرد. چرا که تجربه نشان داده واقعیت ها و محدودیت های عرصه اجرایی، خود را به تدریج نشان و وعده های افراد مسئول را در بوته نقد قرار می دهد. قاعدتا نمی توان به صرف این اتفاقات وزیران مربوط را فاقد صلاحیت دانست اما این که وعده های یک مقام مسئول غلط یا غیرواقعی از آب دربیاید فرصتی است برای اصلاح رویکرد و واقع گراتر شده نسبت به قبل، وگرنه آرمان گرایی و کم توجهی به واقعیات ضربه خود را به مدیران اجرایی که بلندپروازانه و غیرواقع گرایانه فکر میکنند، خواهد زد.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رقابت باجناقهای فوتبالی، داماد و پدرزن، داماد و برادرزن و ... در مستطیل سبز، هیجانانگیز به نظر میرسد. چون در فوتبال کشورمان، شاهد یک سری نسبت های فامیلی در بین بازیکنان یا مربیها هستیم. شاید بعضی از آنها به دلیل علاقه زیاد به فوتبال و این که زندگیشان با این ورزش پرطرفدار گره خورده، خانواده فوتبالی تشکیل دادهاند. مثلا به تازگی مهاجم تیم شهر خودرو با دختر سرمربی باسابقه فوتبال در کشورمان ازدواج کرده یا خانواده مرحوم ناصرحجازی، دامادی فوتبالی انتخاب کرده بودند. البته باجناق، پدرزن و ... فوتبالی هم داریم. در مینی پرونده امروز زندگی سلام به بهانه ازدواج «مهدی شریفی» مهاجم تیم شهر خودرو با دختر «فرهاد کاظمی» از نسبت های فامیلی جالب فوتبالیستها گفتیم.
گرفتن عکس های عروسی با توپ لیگ برتر
آقای گل لیگ امیدهای کشور در سال 91 که سابقه بازی در پرسپولیس، سپاهان و تراکتور را دارد، در حالی که تنور لیگ برتر به شدت داغ است و هفتههای پایانی نیم فصل را سپری میکند، جشن عروسی اش را به شکلی جالب و با حضور نزدیکان خود برگزار کرد. همسر مهدی شریفی مهاجم تیم شهر خودرو، دختر فرهاد کاظمی سرمربی با سابقه فوتبال ایران است تا یک ازدواج فوتبالی دیگر هم به ثبت برسد. آنها در مراسم عروسی خود یک توپ لیگ برتر خلیج فارس را هم داشتند که در عکس های دو نفره، در دست و زیر پای همسر شریفی قرار داشت تا فریم جالبی را خلق کند. شریفی در سال 94 با سپاهان به قهرمانی در لیگ برتر و در سال 98 با پرسپولیس به قهرمانی در لیگ برتر، جام حذفی و سوپر جام دست یافت.
خسرو حیدری باجناق امید ابراهیمی
دو نفر از بازیکنان محبوب و بااخلاق استقلال تهران که سالها در این تیم در کنار هم توپ زدند، با یکدیگر باجناق هستند. سال 98امید ابراهیمی هافبک ملیپوش استقلال در 30 سالگی ازدواج کرد و باجناق خسرو حیدری هم تیمیاش شد. امید ابراهیمی با خواهر همسر خسرو حیدری ازدواج کرده تا این دو که به دوقلوهای استقلال معروف بودند رسماً با هم باجناق شوند. بعد از این وصلت، امید ابراهیمی استقلال را ترک کرد و به تیم فوتبال الاهلی قطر پیوست تا فوتبال خود را در خارج از ایران ادامه بدهد.
محمود فکری باجناق علی نظری جویباری
یکی دیگر از باجناق های فوتبالی در کشورمان که شاید کمتر درباره این نسبت فامیلیشان شنیده باشید، باجناق بودن بازیکن و سرمربی سابق استقلال و سرپرست سابق این تیم است. محمود فکری که به عنوان یکی از بازیکنان وفادار استقلال شناخته میشود و سال 96 به دلیل صعود با تیم نفت مسجد سلیمان به عنوان مربی سال انتخاب شد، سالهاست با علی نظری جویباری سرپرست سابق آبیهای تهران باجناق است و رابطه بسیار خوبی با هم دارند.
ازدواج فوتبالی حسن بیت سعید
حسن بیت سعید که با استقلال خوزستان به قهرمانی در لیگ برتر دست یافته، سال 96 به جرگه متاهلان پیوست و مراسم عروسی این بازیکن سوسنگردی در زادگاهش و با حضور تعداد زیادی از فوتبالی های خوزستان برگزار شد. بیت سعید ظاهرا در یکی از اردوهای استقلال خوزستان در کرج با خانواده برادر سیروس نعمتی نژاد مربی تیمش آشنا میشود. در نهایت هم با دختر سیامک نعمتینژاد بازیکن سال های پیش فوتبال خوزستان ازدواج میکند تا خانوادهای فوتبالی تشکیل دهند. در ماجرای حضورش در استقلال هم بعضیها به نقش همسرش اشاره کردهاند. او که سال 96 از فولاد خوزستان هم پیشنهاد داشت چون به تازگی ازدواج کرده و همسرش اهل شهر کرج بود، ترجیح داده که با پیراهن استقلال تهران در لیگ برتر حاضر شود، هرچند در این تیم موفق نبود.
سعید رمضانی، داماد ناصرخان
سعید رمضانی، بازیکن سابق فوتبال اهل شهر کرمانشاه در تیمهای ذوب آهن، سپاهان، استقلال اهواز و فولاد خوزستان توپ زده است. او که تنها داماد مرحوم ناصر حجازی است، از نحوه آشنایی خود با دختر ایشان گفته: «سال 77 زمانی که ناصر حجازی سرمربی ذوب آهن شد، من شاگردش بودم. یک روز آتوسا را دیدم و به او علاقه مند شدم اما حتی فکر خواستگاری از دختر ناصر حجازی ترس و دلهره در دلم میانداخت. اما به خاطر دلم، پا روی ترس گذاشتم و جلو رفتم. موضوع را از طریق اصغر حاجیلو به ناصرخان اطلاع دادم و ... ». بنابراین سعید رمضانی جزو معدود بازیکنان لیگ برتر است که زیر نظر پدرخانمش به عنوان مربی، بازی کرده است.
رقابت داغ «مهدی تارتار» با پدرخانمش «فیروز کریمی»
سال 96، رقابت تیمهای پارس جنوبی جم و گسترش فولاد در لیگ برتر از یک منظر غیرفوتبالی هم قابل توجه بود و آن تقابل فیروز کریمی و مهدی تارتار در مستطیل سبز بود. فیروز کریمی پدر همسر مهدی تارتار، بازیکن سابق پرسپولیس تهران است و بیشک جدال این دو جذابیت های زیادی را به همراه خواهد داشت. آنها فصل پیش از آن هم که فیروز کریمی هدایت تیم اکسین البرز را به عهده داشت، با یکدیگر مسابقه دادند و پدرخانم توانست بر تیم دامادش غلبه کند. در لیگ برتر هم کریمی با 2 گل، پارسجم جنوبی را شکست داد.
اولین زوج لژیونر ایرانی فوتبال اروپا
علی قلیزاده، بازیکن تیم ملی کشورمان با انتشار عکسی در پیج شخصیاش در سال 97، خبر از متاهل شدنش داد. او با «یاسمن فرمانی»، بازیکن تیم فوتبال زنان بندر انزلی ازدواج کرد تا یک خانواده کاملا فوتبالی را تشکیل دهند. البته پست فرمانی و قلیزاده کاملاً با یکدیگر متفاوت است. در حالی که قلیزاده یک وینگر و بازیکن تهاجمی فانتزی، سرعتی و تکنیکی است، همسرش یک هافبک میانی جنگنده است. سال 98 باشگاه بلژیکی شارلوا بعد از مدتها تلاش توانست با یاسمن فرمانی، یکی از بازیکنان مطرح فوتبال زنان امروز و بازیکن سابق تیم فوتبال زنان ملوان قرارداد امضا کند. جالب تر آن که شوهرش یعنی علی قلیزاده هم پیش از او به این باشگاه پیوسته بود. به این ترتیب فرمانی و قلیزاده به اولین زوج ایرانی تبدیل شدند که در یک باشگاه خارجی توپ میزنند.
یک مورد جالب دیگر
این که یک سرمربی لیگ برتری داماد خانواده یک مربی لیگ دسته یکی باشد، اتفاق کم سابقهتری است. با این حال، محمد عباسی سرمربی سابق برق شیراز شوهر خواهر اصغر اکبری، مربی سابق تیم فوتبال مقاومت شهید سپاسی و پیام مخابرات شیراز بوده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
سجادپور- موتورسوار گوشی قاپی که عاشق دختری پولدار است، در حالی با تلاش نیروهای کلانتری شفای مشهد دستگیر شد و به 50 فقره گوشی قاپی در نقاط مختلف شهر اعتراف کرد که برای فرار از چنگ قانون، با قیچی به سمت شهروندان هجوم برد.
به گزارش اختصاصی خراسان، اواخر هفته گذشته و به منظور ارتقای امنیت اجتماعی، طرح ویژه ای توسط ماموران کلانتری شفا با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری) به اجرا درآمد.
ماموران انتظامی پس از رصدهای اطلاعاتی وارد عمل شدند و عملیات گسترده میدانی را آغاز کردند. در این میان ناگهان نیروهای گشت انتظامی، موتورسواری را با پلاک مخدوش دیدند که گوشی نوجوان 16 ساله ای را در بولوار شفا قاپید و فرار کرد.
ماموران انتظامی بلافاصله به تعقیب موتورسوار نقاب دار پرداختند و فرمان «ایست» دادند اما گوشی قاپ حرفه ای که متوجه پلیس شده بود، تلاش کرد تا از خیابان هایی عبور کند که به دلیل ازدحام جمعیت از تیراندازی در امان بماند. با وجود این، برخی از شهروندان وظیفه شناس نیز که شاهد ماجرا بودند، به یاری نیروهای انتظامی آمدند و آنان نیز سعی کردند راه عبور سارق موتورسوار را سد کنند اما جوان گوشی قاپ بر سرعت موتورسیکلت افزود و با ورود به پیاده رو همچنان ویراژ می داد تا این که به دلیل بارندگی و لغزنده بودن معابر، کنترل وسیله نقلیه را از دست داد و این گونه موتوسیکلت وی واژگون شد. در همین حال یکی از شهروندان خود را به او رساند تا از فرار دوباره وی جلوگیری کند ولی دزد خشن در یک لحظه قیچی وحشتناکی را از زیر لباسش بیرون کشید و به طرف شهروند مذکور هجوم برد. در این هنگام، نیروهای گشت وارد عمل شدند و او را با چند حرکت دفاع شخصی زمین گیر کردند. با انتقال متهم به کلانتری، گوشی سرقتی نوجوان 16 ساله از جیب وی کشف و تحویل مال باخته شد. گزارش خراسان حاکی است، این جوان 25 ساله که به دایره تجسس منتقل شده بود، در حالی تحت بازجویی های تخصصی قرار گرفت که سروان آریایی (رئیس دایره تجسس) سرپرستی تحقیقات را به عهده داشت. این متهم که تاکنون به 50 فقره گوشی قاپی در نقاط مختلف شهر اعتراف کرده است در حالی با صدور دستورات ویژه از سوی قاضی شعبه 216 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد روانه زندان شد که بررسی های بیشتر در این باره با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد. آن چه در ادامه می خوانید، گفت وگوی خراسان با این سارق خشن و حرفه ای است که قبل از انتقال وی به زندان صورت گرفت.
نامت چیست؟ مرتضی- ر هستم.
چند سال داری؟ ۲۵ سال دارم.
شغلت چیست؟ کارگر گچکاری هستم ولی فعلا مدتی است که بیکارم.
چرا؟ اعتیاد شدید به مواد مخدر دارم و توانایی کار کردن ندارم.
چقدر درس خواندی؟ تا کلاس سوم ابتدایی درس خواندم.
چرا ترک تحصیل کردی؟ چون پدر و مادرم توانایی تامین هزینههای ادامه تحصیل من و خواهر و برادرانم را نداشتند.
چرا؟ پدرم با این که آهنگر بود، اما اعتیاد شدید به مواد مخدر داشت مادرم هم معتاد بود و با کارگری در خانه های مردم هزینه های اعتیادش را تامین می کرد.
چند خواهر و برادر داری؟ یک خواهر و دو برادر دارم و اولین فرزند خانواده هستم.
اهل مشهدی؟ بله در حاشیه شهر مشهد (منطقه خواجه ربیع) متولد شدم و اکنون نیز در آن جا سکونت دارم.
اعتیاد داری؟ بله مدت ۱۴ سال است که معتادم.
چگونه معتاد شدی؟ بعد از این که ترک تحصیل کردم نزد یکی از دوستان پدرم که خرید و فروش مواد مخدر انجام می داد، مشغول کار خلاف شدم او مواد مخدر را بسته بندی می کرد و من آن ها را به فروش می رساندم. به ۱۱ سالگی که رسیدم روزی از سر کنجکاوی یکی از بسته های مواد مخدر را باز و استعمال کردم و بدین ترتیب مصرف مواد مخدر را آغاز کردم.
پدر و مادرت وقتی متوجه اعتیادت شدند چه واکنشی نشان دادند؟ برایشان هیچ اهمیتی نداشت.
رابطه پدر و مادرت با یکدیگر چگونه بود؟ بسیار بد بود. از وقتی متولد شدم، شاهد اختلافات شدید و نزاع و درگیری آن ها بودم تا این که وقتی 11 سال داشتم، مادرم بدون این که طلاق بگیرد خانه را ترک کرد.
با جدایی پدر و مادرت تو و خواهر و برادرانت چه سرنوشتی پیدا کردید؟ بی خانمان شدیم و هر کدام به منزل یکی از اقوام کوچ کردیم و از سر بی پناهی و گرسنگی سربار زندگی آنان شدیم.
پس دوران کودکی سختی را پشت سر گذاشتی. بله با جدایی پدر و مادرم من به دایی ام سپرده شدم همسر دایی ام برخورد بسیار بدی با من داشت و من را کتک می زد. خیلی وقت ها دایی ام من را از خانه بیرون می انداخت اما من شب ها چون جایی برای خواب نداشتم، با التماس به خانه آن ها می رفتم. همسر دایی ام برای هر بشقاب غذایی که پیش رویم می گذاشت کتکم می زد.
تلخ ترین خاطره دوران کودکی ات چه بود؟ متهم لحظاتی سکوت کرد و در میان اشک و افسوس گفت: روزی که مادرم برای همیشه خانه مان را ترک کرد! هیچ گاه آن روز را از یاد نمی برم تنها ۱۱ سال داشتم، نزدیک غروب بود و پدرم در خانه نبود. من با تنی خسته از سر کار گچکاری به خانه آمدم و مادرم را از دور دیدم که اثاثیه منزل را روی وانت بار کرده بود. می خواستم به سمت مادرم بدوم و او را صدا بزنم اما ترسیدم. لحظاتی از دور نگاهش کردم. او سراسیمه سوار وانت بار شد و رفت و این آخرین تصویری بود که از مادرم در ذهن دارم و دیگر او را هیچ گاه ندیدم!
بزرگ ترین آرزوی دوران کودکی ات چه بود؟ آرزو داشتم پدر و مادرم یکدیگر را دوست می داشتند و ما کنار سفره در کنار یکدیگر غذا می خوردیم.
به چه جرمی دستگیر شدی؟ موبایل قاپی.
انگیزه ات از ارتکاب سرقت چه بود؟ من در منزلی خرابه در یکی از محلات حاشیه ای منطقه خواجه ربیع سکونت دارم. در و پنجره شکسته و خانه خیلی سرد بود، من هم از شدت سرما و برای این که خانه را تعمیر کنم، سوار موتورسیکلتم شدم و از خانه بیرون زدم تا با سرقت گوشی و فروش آن هم هزینه استعمال مواد مخدرم را تامین کنم و هم این که در و پنجره خانه را تعمیر کنم تا سرما به داخل نیاید اما در حین سرقت ماموران متوجه شدند و به تعقیب من پرداختند. من هم سعی داشتم از دست پلیس فرار کنم اما در میان راه تعادلم را از دست دادم و روی زمین افتادم.
گفتی یک خواهر و دو برادر داری، از سرنوشت آنان مطلعی؟ تنها می دانم خواهرم ازدواج کرده و یکی از برادرانم در بهزیستی به سر می برد. پدرم هم مدتی است در کمپ ترک اعتیاد است.
ازدواج کردی؟ خیر.
عاشق شدی؟ بله وقتی ۱۷ سال داشتم برای گچکاری به منزلی در بالای شهر رفتم و عاشق دختر۱۵ ساله صاحب خانه شدم اما جرئت نکردم به خواستگاری آن دختر بروم چون خودم را لایق آن دختر نمی دانستم.
سرانجام ماجرای عاشقی ات به کجا رسید؟ هنوز هم عاشق آن دختر هستم و گاهی که دلم تنگ می شود، مقابل منزلشان می روم و از دور تماشایش می کنم.
چه کسی را در سرنوشت پیش آمده مقصر می دانی؟ پدر و مادرم مقصر هستند. شاید اگر پدر و مادری خوب و آگاه بالای سرم بودند و راهنمایی ام می کردند، اکنون روی این صندلی ننشسته بودم.
اکنون چه آرزویی داری؟ پشیمانم و آرزو دارم به گذشته بازگردم تا زندگی ام را به گونه ای دیگر رقم بزنم.
چه توصیه ای برای خوانندگان روزنامه خراسان داری؟ به سراغ مواد مخدر نروند، سالم زندگی کنند، کار کنند و به قوت بازو و با نان حلال روزگار بگذرانند، چرا که سرانجام اعتیاد و خلاف تباهی است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.